۱۳۸۹ مرداد ۳, یکشنبه

فروش دختران خردسال در حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی

یکشنبه، 3 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 25 July

اين يک نمونه تکاندهنده از هزاران موردى است که هر روزه در حاکميت سیاه و ننگین جمهوری اسلامی رخ مى دهد.
 دختربچه ۹ ساله که پدرش او را در قبال خريد مقدارى موادمخدر به يکى از دوستان قاچاقچى خود فروخته است در بيان داستان بغرنج زندگىاش گفت: پدرم به موادمخدر اعتياد دارد و مادرم نيز ۲ سال قبل بهخاطر قاچاق ترياک دستگير شد و به زندان افتاد. من نتوانستم مثل دوستانم درس بخوانم و بعد از زندانى شدن مامان، زن غريبهاى که به خانه ما رفت و آمد داشت مرا به کريستال معتاد کرد. ۱۰ روز قبل پدرم مرا همراه خود به خانه يکى از دوستانش که از او مواد مخدر مىخريد برد و گفت: دخترم اين جا منتظر باش و با بچههاى عمو بازى کن، زود برمىگردم. من که قول داده بودم دختر خوبى باشم صورتش را بوسيدم و گفتم فقط زودتر بيا تا به خانه برگرديم. آن روز بابا با عجله رفت اما ديگر از او خبرى نشد و دوست پدرم در اين چند روز جلوى چشم همسرش مرا آزار و اذيت کرد و تازه مىخواست مرا در اختيار مشتريان موادمخدر که به خانه او رفت و آمد داشتند قرار دهد. ديشب دلم خيلى گرفته بود و دعا مىکردم راه فرارى پيدا کنم. ناگهان متوجه شدم در خانه باز مانده است. من خيلى سريع بيرون آمدم و پا به فرار گذاشتم.



هیچ نظری موجود نیست: