۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

با یورش ماموران اطلاعات یک وبلاگ نویس دستگیر شد

چهارشنبه، 7 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Wednesday 29 September

بنابه گزارشات رسیده با یورش مامورین وزارت اطلاعات محمد رضا پورشجری وبلاگ نویس دستگیر و به سلولهای انفرادی بند سپاه زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
روز یکشنبه 21 شهریور ماه مامورین وزارت اطلاعات به منزل آقای محمد رضا پورشجری وبلاگ نویس یورش بردند و وی را دستگیر و به سلولهای انفرادی بند سپاه زندان گوهردشت کرج منتقل کردند.آنها برای مدت طولانی منزل او را وحشیانه مورد بازرسی قرار دادند.مامورین وزارت اطلاعات همچنین مدارک شناسایی،سند منزل،کامپیوتر،رسیور ماهواره،دست نوشته ها ،عکسهای خانوادگی و بعضی از کتابهای او را با خود بردند.
وبلاگ نویس زندانی در اثر شکنجه های جسمی و روحی و به وخامت گراییدن وضعیت جسمی اش تا به حال 2 بار از بند سپاه به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شده است.
آقای پورشجری 50 ساله و چندین سال است که مشغول وبلاگ نویسی می باشد وبعضی از مقالات و نوشته های او در سایتهای مختلف انعکاس یافته است.او همچنین از ناراحتی حاد دیسک کمر رنج می برد.
خانواده آقای پورشجری بعد از مدتی متوجه دستگیری وی شدند و برای اطلاع یافتن از وضعیت عزیزانشان به زندان گوهردشت کرج مراجعه کردند که به آنها گفته شد به خاطر وبلاگ نویسی دستگیر شده است و در سلولهای انفرادی بند سپاه زندانی است. خانواده پورشجری برای بار دوم که به زندان مراجعه کردند به دروغ به آنها گفته شد که به جای نامعلومی منتقل شده است.این خانواده از وضعیت و شرایط عزیزشان در بی خبری کامل و نگرانی فزاینده ای بسر می برند.
یکی از بازجویان وزارت اطلاعات با خانواده آقای پورشجری تماس گرفته و آنها را تهدید می کند که با هیچ کس و یا رسانه ای نباید تماس بگیرند.
یورش ،دستگیری ،انتقال به سلولهای انفرادی ،بازجویی و شکنجه دستگیر شدگان در کرج توسط فردی بنام محبی از مسئولین و سربازجویان (شکنجه گران) وزارت اطلاعات در شهر کرج صورت می گیرد. این فرد بازجویی و شکنجۀ دستگیر شدگان را شخصا به عهده دارد . او همچنین با خانواده ها تماس می گیرد و آنها را مورد تهدید قرار می دهد.

۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

اعدام سه زندانی در زندان مرکزی اصفهان

پنجشنبه، 1 مهر ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 23 September

بنابه گزارشات رسیده حکم ضد بشری اعدام 3 زندانی در زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) به اجرا گذاشته شد.
سه شنبه 30 شهریور ماه 3 زندانی از بند 3 زندان مرکزی اصفهان که چند سال در انتظار اجرای حکم اعدام بسر می بردند اعدام شدند. اسامی زندانیانی که روز سه شنبه حکم ضد بشری اعدام آنها به اجرا گذاشته شد به قرار زیر می باشند؛
1- علیرضا باقری 2- محسن گودرزی 3- رسول میر صفا می باشند.سنین زنداینانی که اعدام شدند زیر 30 سال می باشد این سه زندانی به اتهام داشتن مواد مخدر اعدام شده اند
در ماههای اخیر اکثر احکام اعدام به صورت مخفیانه به اجرا گذاشته می شود مانند اعدامهای گروهی و گسترده در زندان مشهد و اعدام در زندان گوهردشت کرج و اصفهان می باشد.
تصمیم گیری در مورد اعدام های گروهی و سرکوب و شکنجه زندانیان سیاسی توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته می شود. هدف از این اعدام ها ایجاد فضای رعب و وحشت در بین مردم و بخصوص در آغاز سال تحصیلی و وحشتی که که از قشر آگاه و آزادیخواهی مانند، دانشجویان ، دانش آموزان، اساتید و معلمان دارد به اجرای احکام ضد بشری اعدام شدت بخشیده اند.
در حال حاضر تعداد بیشماری از زندانیان در زندانهای مختلف ولی فقیه علی خامنه ای که در انتظار اعدام بسر می برند و بنابه مصالح سیاسی این رژیم در زمانی که لازم می داند به اجرا گذاشته می شود.

۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

دستگاه قضایی رژیم حکم اعدام 24 نفر را تائید کرد

چهارشنبه، 31 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Wednesday 22 September

 واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در گزارش ماهانه شهریور ماه از اجرای حکم اعدام دستکم 12 زندانی خبر داد.
بنا بر این گزارش، مقامات قضایی جمهوری اسلامی به دلیل همزمانی نیمه اول شهریور ماه با ماه رمضان، اجرای حکم اعدام را به نیمه دوم این ماه موکول کرده و بدین ترتیب اجرای حکم 12 تن محرز شده است.
در ادامه این گزارش آمده است، در طی ماه گذشته دست کم حکم اعدام برای 12 تن صادر و یا تائید شده است که یک مورد از احکام تاییدی مربوط به زندانیان سیاسی حبیب الله گلپری پور بوده است و دو مورد مربوط به تائید حکم سنگسار دو زندانی به نامهای "ولی جانفشانی" و"ساریه عبادی" است.
در این بین یک نوجوان به نام ساسان پاکدل از اعدام رهایی یافت و هم چنین حکم اعدام یک زندانی سیاسی به نام عبدالرضا قنبری به حبس تعزیری تقلیل یافت.
این گزارش می افزاید 4 زندانی سیاسی به نامهای محمد علی حاج آقا یاری، ناصر شه بخش، خان لعل محمد شه بخش و خالد شه بخش و دو زن به نامهای سکینه محمدی و محبت محمودی در آستانه اعدام قرار دارند.

۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

"قرآن سوزی"؛بر سوزاندن فرزندان مردم، هیچ مرجع تقلیدی عمامه از سر نگرفت

پنجشنبه، 25 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 16 September


"قرآن سوزی"؛ بر سوزاندن فرزندان مردم، هیچ...
ترانه موسوی، زن جوانی که سال گذشته در جریان اعتراضات مردمی توسط مزدوران رژیم ربوده شد و پس از اعمال شکنجه های وحشیانه و تجاوز بدست یک آخوند جنایتکار بنام حسین طائب، جسدش را سوزاندند و در بیابان های اطراف تهران رها کردند
سایت خبرنگاران سبز: در واكنش به وا اسلاماى جمعى در پى خبر بزرگنمايى شده آتش زدن قران، محمد نوري زاد از اوين پيام كوتاهى مى‌دهد.
اگر در آمریکا قرار است ورق‌های قرآن را بسوزانند، در سرزمین ما فرزندان مردم را که آیه‌های محکم و تردیدناپذیر خدای متعال بودند، به خون کشیدند و سوزاندند، جلوی چشم همه و جلوی چشم عقل. و هیچ مرجع تقلیدی عمامه از سر نگرفت و پای‌برهنه و گریبان‌چاک به جانب‌داری برنخاست. هیچ قاضی و هیچ نماینده‌مجلس و هیچ روحانی‌ای دراعتراض به این زنده‌سوزی قرآن‌های جاریِ مردم، به صورت خود سیلی نزد و به سوگ ننشست و حنجره ندرید. پس، به من که زندانیِ همین خصلت‌های دروغین‌م، حق می‌دهید که قرآن‌دوستیِ بزرگانِ خویش را باور نکنم؟
محمد نوری‌زاد- ناکجاآبادی در زندان اوین



۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

حکم اعدام یک زن کرد به دایره اجرای احکام ابلاغ شد

سه شنبه، 23 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 14 September 
 محبت محمودی طی تماسی تلفنی با اعضای «سازمان حقوق بشر کردستان» اعلام کرده است که حکم اعدام وی به دایره اجرای احکام ابلاغ شده و وی ممکن است به‌زودی اعدام شود.
به گزارش «خبرگزاری حقوق بشر کردستان»، وی ضمن ارسال نامه‌ای به این سازمان خواستار تعیین یک وکیل جدید برای خود شده و از سازمان‌های حقوق بشری و مردم درخواست کرده که برای آزادی وی تلاش کنند.
محبت محمودی از سال ۱۳۷۹ به جرم قتل مردی که قصد تجاوز به وی را داشت در زندان مرکزی ارومیه دوران محکومیت خود را می گذراند. این زن متاهل پس از تحمل ۹ سال زندان سرانجام توسط دادگاه ارومیه در آستانه‌ی اعدام قرار گرفت که حکم قطعی اعدام او توسط دیوان عالی نیز تایید شد. تایید حکم اعدام نام‌برده توسط دیوان عالی در ۲۰ تیرماه سال جاری در زندان ارومیه به وی ابلاغ شد که با دستور قوه‌ی قضائیه به اجرا درخواهد آمد.
آن‌گونه که در خبرها آمده است، تا کنون هر دو همسر مرد مقتول مخالف اعدام محبت هستند اما برادر مقتول خواهان اجرای حکم اعدام محبت محمودی است

۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

در وکیل آباد، افراد قبل از اعدام، در ذهنشان بارها اعدام می شوند

۱۵ شهریور ۱۳۸۹, ساعت ۱۲:۵۱

 خبرنگار جرس به نامه افشاگرانه یکی از فعالین دانشجویی مشهد که در زندان وکیل آباد از نزدیک شاهد اعدام زندانیان بوده است، دست یافته که گویای ناگفته های بسیاریست.متن کامل نامه بشرح زیر است:
در زندان وکیل آباد مشهد فجایعی به وقوع می پیوندد که سبعیت آن توصیف ناپذیر است. اندرزگاه 5 زندان وکیل آباد مشهد رمزآلودترین و مخفی ترین بند زندان وکیل آباد مشهد بوده که با چیدن پتو در ورودی اندرزگاه در هنگام بازرسیهای بین المللی به عنوان انبار پتو معرفی می گردد و کمتر کسی اطلاعاتی دقیق از وضعیت آن دارد. اندرزگاه 5 زندان وکیل آباد مشهد شامل 4 بند به ترتیب:
بند 101: محکومین به اعدام به جرم فروش مواد مخدر بیش از 500 نفر
بند 102: اکثرا محکومین به قصاص، 300 نفر و دیگر جرائم حدود 250 نفر
بند 103: بند جوانان 18 تا 25 سال با جرائم سرقت،زنا، فروش مواد مخدر، حدودا 600 نفر
بند 104: جرائم سرقت، مواد مخدر، زنا، 25 ساله ها به بالا حدودا 600 نفر
در هر یک از بندهای 102، 103 و 104 حدودا 20 نفر محکومین به اعدام هستند که با تایید حفاظت زندان از بند 101 به آنجا منتقل شده اند.
بند 101 زندان وکیل آباد مشهد حساس ترین بند زندان است. تدابیر شدید امنیتی بر آنجا حکمفرماست. برخلاف دیگر بندهای زندان بند 101 با درب دوجداره ی آهنی که قابل رویت از بیرون به داخل بند نیست مسدود گشته و تردد افراد به ندرت و با هماهنگی حفاظت زندان صورت می گیرد. افراد حاضر در این بند برای تماس تلفنی تنها با شماره هایی می توانند تماس بگیرند که حفاظت زندان آن را قبلا تایید کند...آنهم هر یک روز در میان 5 دقیقه. حکم اعدام به هیچ کدام از آنان حتی وکلا و خانواده هایشان ابلاغ کتبی نمی گردد و فقط شفاها به آنان در دادگاه انقلاب و یا توسط یکی از مامورین زندان به آنان ابلاغ می گردد.این در حالیست که هیچ کدام از آنان از زمان اجرای احکام خویش مطلع نیستند و در هر تاریخ نامشخص اجرای احکام اعدام، همه باید خود را مرده حساب کنند. یعنی افراد قبل از اعدام در ذهنشان بارها اعدام می شوند. در فاصله ی بین تیرماه 88 الی فروردین 89 نزدیک به 250 نفر در زندان وکیل آباد مشهد اعدام گشته اند. مرداد ماه سال هشتاد وهشت 68 نفر ،آبان ماه سال هشتاد وهشت 40 نفر، دی ماه سال هشتاد وهشت 30 نفر، اواخر بهمن ماه سال هشتاد وهشت 88 تقریبا 20 نفر و فروردین 89 بیشتر از 50 نفر.
این ارقام جدای زنانی است که در هر سری از بند نسوان اعدام می شوند ،که از رقم حقیقی آن اطلاعی در دست نیست و همچنین جدای از تعداد زندانیانی است که از شهرستان های اطراف مشهد خصوصا تربت حیدریه و فریمان که جهت اجرای حکم اعدام به زندان وکیل آباد مشهد در این مدت منتقل شده اند.
همچنین در مرداد سال 89 هر هفته و در 4 نوبت اعدام گروهی و دسته جمعی در رقمی حدود 70 نفر در هر سری اعدام شده اند:در تاریخ چهارشنبه 13 مرداد هشتاد و نه 70 نفر و تاریخ چهرشنبه 27 مرداد 67 نفر اعدام شده اند. در دو تاریخ 6 و 19 مرداد نیز رقمی بین 60 تا 70 نفر اعدام شده اند که البته آمار دقیق همچنان نامشخص است.
شاید توصیف لحظه های اعدام ما را با گوشه ای از این رنج عظیم آشنا کند. هر دو یا سه ماه همه منتظرند که بار دیگر در روزی نامشخص اجرای احکام اعدام اتفاق افتد ناگهان در روزی ازهمین روزها در حدود ساعت 4 عصر تلفن در کل زندان بر خلاف روال معمول قطع می گردد. هواخوری ها تخلیه می شوند، افراد به داخل بندها و سپس به داخل اتاق ها هدایت می گردند. تردد در تمام زندان متوقف می گرددو در این لحظه همه می دانند که اعدام دسته جمعی دیگری به وقوع می پیوندد. رنگ ها پریده، قلب ها پرتپش، محکومین به اعدام اکثرا بهت زده، عده ای در حال اشک ریختن آرام و بی صدا، و دیگرانی که با آنان همدردی می کنند. همگی آرامند و سکوت مطلق حکم فرماست. عده ای از محکومین به اعدام بی آنکه بدانند نامشان در لیست اعدامیان این سری از اعدام ها قرار دارد یا نه همچون دفعات گذشته با آرامشی از سر استیصال لباس های سفید اتو کشیده می پوشند و خود را آماده ی مرگ می کنند تا هنگام تحویل اجساد به خانواده هایشان نشان دهند که کاملا آرام بوده اند شاید کمی تصلی بخش دردهای آنان باشند و چهره هایی که نفرت نسبت به این همه زشتی و قساوت در وجودشان موج می زند چه محکومین اعدام و چه دیگر زندانیان.
آری محکومین به اعدام همه آماده اند اما نمی دانند این بار نوبت کیست. ناگهان با ورود رییس زندان، مسوول حفاظت زندان و دادستان مشهد نامها خوانده می شوند. چاره ای نیست جز خروج و روانه شدن به سوی سرنوشتی که قطعا ناعادلانه است اما سرنوشت است. عده ای بیرون می آیند مستاصل با نگاهی نگران از آینده ی همسر و فرزندانشان، عده ای حتی توان بلند شدن ندارند. گریه می کنند و ناخودآگاه از ترس ادرار می کنند بعد از جمع آوری افراد آنها را برای غسل به بند 6/1 ،بند مخصوص حفاظت(تحت نظر کامل حفاظت اطلاعات زندان)، منتقل می کنند.در آنجا در سوییت های تنبیهی کثیف، 6 یا 7 نفر وارد می شوند تا غسل کنند. و بعد آنها را در انبار بند 6/1 جمع می کنند تا وصیت نامه بنویسند. گریه ها به فریاد تبدیل می شود، عده ای هم ساکت اند و بی رمق و عده ای هم با فریاد خدا را صدا می کنند و از او می خواهند خانواده شان را نگهدار باشد. اگرچه از حق خویش برای ملاقات عزیزانشان برای آخرین بار محرومند اما عکس فرزندانشان را می بوسند و در لای کاغذ وصیت نامه می گذاردند تا از طریق دوستانشان یا مسوولین زندان هنگام تحویل وسایلشان به خانواده ها داده شود. حدودا ساعت 6 به سمت محل اعدام که در راهرو ورودی ملاقات شرعی و حضوری است حرکت می کنند. راهرویی بدون سقف که طناب ها که با نام افراد مشخص شده به تیر آهن های خارج شده از سقف ساختمان کنار راهرو آویزان شده و همه اعدامی ها که از دسته های 15 نفری تا 70 نفری تا کنون بوده اند همزمان چهارپایه ها توسط گارد مخصوص زده می شود ، زیر پایشان خالی می شوند و با هم اعدام می گردند، اعدام دسته جمعی و پایان زندگی...تا چند روز بعد از این اتفاق زندان در سکوت، بی رمقی و غم فرو می رود. فردای آن روز از طرق مختلف خانواده ها مطلع می گردند و پس از پرداخت هزینه ی طناب دار، عزیزانشان را تحویل می گیرند.
این تنها گوشه ای از واقعیات تلخی بود که به تصویر کشیده شد. آنان می میرند در سکوت و بی خبری با انگ بدنامی اما سوال اینست.

۱۳۸۹ شهریور ۱۵, دوشنبه

قتل فجیع یک زندانی در زیر شکنجه پس از 8 سال زندان

یکشنبه، 14 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 05 September

بنابه گزارشات رسیده زندانی شاهین رجبی مورکانی در زیر شکنجه های وحشیانه نیروی انتظامی در مرکز عملیات کارون اهواز به قتل رسید.
شاهین رجبی مورکانی 28 ساله، در سال 1381 بدلیل درگیری با نیروی انتظامی در اهواز دستگیر و به زندان کارون منتقل شد. در دادگاه به اتهام سرقت مسلحانه محاکمه شد.او در زندان کارون در حال طی کردن محکومیت خود بسر می برد.
زندانی رجبی مورکانی حدود 8 ماه پیش بطور ناگهانی از زندان کارون به بند 6 زندان گوهردشت کرج منتقل شد و در آنجا به مدت 8 ماه زندانی بود.حدود 3 هفته پیش او را مجددا از زندان گوهردشت کرج به زندان کارون اهواز منتقل کردند.از سه هفته پیش که او را به زندان کارون منتقل کرده بودند،خانواده اش از انتقال مجددعزیزشان به این زندان هیچ اطلاعی نداشتند.
اوایل هفته گذشته از مرکز مخوفی بنام عملیات کارون که در دست نیروی انتظامی است با خانواده رجبی تماس گرفته شدو به آنها اعلام گردید که برای تحویل جسد عزیزشان باید به آنجا مراجعه کنند.هنگام مراجعه این خانواده به این مرکز به آنها گفته شد که باید برگه ای را امضاء کنند که او در اثر تصادف به قتل رسیده است در غیر اینصورت جسد به آنها تحویل داده نخواهد شد.این خانواده برای تحویل گرفتن جسد ناچار به امضاء این برگه می شوند
جسد زندانی شاهین رجبی مورکانی روز چهارشنبه 10 شهریور ماه به عمویش در قبرستان اهواز تحویل داده شد وهنگام دفن مامورین نیروی انتظامی حضور داشتند آنها همچنین به این خانواده اجازه تحقیق در مورد علت مرگ را ندادند و فقط عموی او حق حضور در مراسم دفن را داشت.جسد او در اثر شکنجه کبود و دستها و پاهای او شکسته شده بود و زخمهای عمیقی در سر او مشهود بود.
عملیات کارون مرکزی است که در دست نیروهای انتظامی و یکی از مراکز مخوف شکنجه مردم اهواز که به بهانه جرائم عادی دستگیر می شوند.بخصوص جوانهایی که به بهانه های مختلف دستگیر می شوند در این محل مورد شکنجه های جسمی ،جنسی و روحی طاقت فرسایی قرار می گیرند تا به اتهاماتی که نیروی انتظامی به آنها تحت عنوان جرایم عادی نسبت داده می شود اعتراف کنند. گفته می شود تا به حال تعدادی از مردم در زیر شکنجه های قرون وسطایی به قتل و یا دچار نقض عضو شده اند که اکثرآنها جوانانی بین 18 تا 35 سال می باشند.شکنجه گران ولی فقیه در این مراکز کشته شدگان زیر شکنجه را تحت عناواینی مانند خودکشی،مصرف بیش از حد مواد مخدر در گواهی فوت ذکر می کنند و خانواده های آنها را مجبور به پذیرفتن دلایل فوق می کنند و از آنها در این باره تعهد کتبی می گیرند. این موارد بصورت سیستماتیک در آگاهی های کشور جریان دارد.

۱۳۸۹ شهریور ۱۴, یکشنبه

تأیید حکم اعدام یک شهروند کرد در مهاباد

یکشنبه، 14 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 05 September


براساس گزارشهای رسیده حکم اعدام حبیب ا... گلپری پور زندانی کرد محکوم به اعدام ، توسط دیوان عالی کشور تأیید گردید.
به گفته منابع رسیده ،این حکم طی چند روز گذشته در دادگاه به حبیب الله گلپری پور شهروند سنندجی که هم اکنون در زندان مهاباد بسر می برد ابلاغ شده است.
گفتنی است نامبرده که مدت طولانی را در بازداشتگاههای سنندج و مهاباد سپری نموده است ؛ پیشتر به اتهام محاربه از طریق عضویت در یک حزب مخالف نظام به استناد مواد 186 و 190 قانون مجازات اسلامی توسط دادگاه انقلاب مهاباد به اعدام محکوم شده بود که این حکم در دیوان عالی کشور تأیید گردید.


محکومیت مجدد سکینه محمدی آشتیانی به شلاق

یکشنبه، 14 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 05 September

 سکینه محمدی آشتیانی که به اتهام زنا (رابطۀ جنسی آزاد) به سنگسار محکوم شده، به خاطر چاپ عکس یک زن بی حجاب که به ادعای یک روزنامۀ انگلیسی تصویر وی بوده، متهم به اشاعۀ فساد و مجدداً محکوم به 99 ضربه تازیانه شد.
سجاد محمدی-آشتیانی، فرزند سکینه محمد آشتیانی با اظهار این مطلب افزوده است که وکیل خانم محمدی-آشتیانی خبر محکومیت دوبارۀ موکلش را به تازیانه از طریق هم بندی های وی که به تازگی از زندان آزاد شده اند دریافته است.
به گزارش رادیو فرانسه، سجاد محمدی-آشتیانی گفته است که مادرش به اتهام اشاعۀ فساد به دلیل انتشار یک عکس در یک روزنامۀ انگلیسی برای دومین بار به 99 ضربه تازیانه محکوم شده است.
روزنامۀ انگلیسی تایمز در 28 اوت گذشته با انتشار تصویر یک زن بی حجاب مدعی شده بود که آن عکس تصویر سکینه محمدی-آشتیانی بوده است. با این حال، روزنامۀ انگلیسی چند روز بعد ضمن عذرخواهی ازخوانندگانش تکذیب کرد که عکس منتشر شده تصویر خانم محمدی-آشتیانی بوده است.

۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

زندانی شکنجه شده در زندان رجايی شهر به قتل رسید

پنجشنبه، 11 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 02 September

 محسن بیک وند، یکی از زندانیان عادی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، سه شنبه شب، مورخ نهم شهریورماه، در زندان به قتل رسید.
 محسن بیک وند که بارها توسط ماموران زندان مورد شکنجه های سخت قرار گرفته بود، در بند 6، سالن 16 زندان رجایی شهر کرج به قتل رسیده است.
محسن بیک وند، اواسط خردادماه سال جاری به سلول انفرادی بند یک زندان رجایی شهر کرج منتقل شده بود.
گفتنی است زندانیان محبوس در زندان رجایی شهر معتقدند که دستور قتل این زندانی توسط مسئولین زندان صادر شده است و قتل زندانیان معترض توسط زندانیان دیگر به صورت سازمان یافته و از سوی مسئولین زندان هدایت می شود. ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در خردادماه سال جاری اقدام به پخش فیلمی از شکجه ی این زندانی نموده بود که بر اساس این سند، مسئولان به دلیل شکنجه های سخت هردو پای این زندانی را شکسته، دستانش را به طور موقت از کار انداخته و بدنش را سوزانده بودند.
تصاویر مستند زیر اسنادی است که در خرداد ماه سالجاری از سوی خبرگزاری هرانا منتشر شد که در آن محسن بیک وند و سایر زندانیان از وجود ضرب و شتم و شکنجه و بدرفتاری زندانبانان شکایت می کنند.

http://hra-news6.info/Video/002.mpg