۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

حکم سنگسار یک زن و یک مرد دیگر تایید شد

یکشنبه، 7 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 29 August

 حکم سنگسار دو متهم يک پرونده به اتهام زنای محصنه از سوی دیوان عالی کشور تاييد شد.
بنا به اطلاع گزارشگران دیوان عالی کشور روز گذشته حکم سنگسار برای دو متهم به زنای محصنه محبوس در زندان ارومیه را تائيد کرده است.
"ولی جانفشانی" و"ساریه عبادی" پيش تر از سوی دادسرای عمومی شهر اروميه به اتهام زنای محصنه به سنگسار محکوم شده و این حکم از سوی شعبه 12 دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان غربی تائید شده بود.
هر دو متهم این پرونده از سال 87 در زندان مرکزی اروميه به سر می برند،علاوه بر پروسه مبهم قضايی اين حکم در حالی تائید می شود که متهمان فاقد وکيل مدافع منتخب و امکان دفاع از خود را در هیچ یک از مراحل قضایی نداشته اند.
صدور احکام سنگسار در ايران يکی از موارد برجسته اعتراضی مدافعان حقوق بشر محسوب می شود که علاوه بر موضوع سلب حيات بسياری آن را نوعی شکنجه مرگ آور می خوانند.
این حکم در حالی تائید شد که از ماه گذشته تا کنون اعتراض به حکم سنگسار سکینه محمدی زندانی محبوس در زندان تبریز همچنان در اکثر کشورها ادامه دارد

۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

سه نفر صبح دیروز در اصفهان اعدام شدند

دوشنبه، 1 شهریور ماه 1389 برابر با 2010 Monday 23 August

صبح دیروز یکشبه 31 مرداد ماه، سه نفر در زندان مرکزی اصفهان به دار آویخته شدند.
بر اساس نوشته ی روزنامه ی کیهان، افراد اعدام شده اکبر-ز، شاه-س و حمیدرضا-ح نام دارند که یکی از ایشان تبعه ی افغانستان بوده است.
اكبر-ز متولد سال 1356 بر اساس راي دادگاه انقلاب دهاقان به جرم  و استعمال مواد مخدر به اعدام محکوم شده بود.
هم چنين شاه-س متولد 1351 اهل افغانستان ساكن درچه به موجب راي شعبه ششم دادگاه انقلاب اصفهان به اعدام محكوم شد.
حميدرضا -ح متولد سال 1361 نیز به موجب راي شعبه اول دادگاه انقلاب به جرم و استعمال مواد مخدر محکوم به اعدام شده بود.هیچ منبع مستقلی اتهامات وارده را تائید نکرده است.
شایان ذکر است که در سال های گذشته اجرای حکم اعدام در ماه رمضان رایج نبوده است.

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

دست کم نوزده زندانی در مرداد ماه اعدام شدند

شنبه، 30 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Saturday 21 August

 واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در گزارش ماهانه مرداد ماه از اجرای حکم اعدام دستکم 19 زندانی خبر داد.
بنا بر این گزارش، در نیمه دوم مرداد ماه به دلیل همزمانی با ماه رمضان بسیاری از زندانیان را پیش از موعد مقرر و در نیمه نخست ماه اعدام کردند. بدین ترتیب اجرای حکم 19 تن محرز شده است که حداقل چهار تن از ایشان در ملاعام بوده است. این در حالیست که در دوران ریاست آیت الله شاهرودی بر قوه ی قضائیه، اجرای حکم اعدام در ملا عام ممنوع شده بود. بایستی بدین نکته اشاره کرد که فیلم 3 تن از اعدامیان در ملا عام در ازنا لرستان منتشر شده است و در آن مردم بعضا با فریادهایی اعتراض خود را نسبت به این عمل غیرانسانی اعلام می دارند.
این گزارش می افزاید: بیشتر اعدام های در استان خوزستان و در زندان کارون اهواز اجرا شده است.
در ادامه این گزارش آمده است، در طی ماه گذشته بیش از 22 تن به اعدام محکوم شدند و دستکم 15 حکم اعدام نیز توسط دادگاه های تجدید نظر و یا دیوان عالی کشور تایید شد که شش مورد از احکام تاییدی مربوط به زندانیان سیاسی بوده است.
اسامی جواد لاری و فرح (المیرا) واضحان، که دو تن از بازداشت شدگان پس از انتخابات محسوب می شوند نیز در بین بیست و دو تنی که به اعدام محکوم شده اند، دیده می شود. دادگاه انقلاب تهران ایشان را به اتهام ارتباط با یکی از گروه های معاند نظام محارب شناخته و به اعدام محکوم کرده است.

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

یکی از زنان بازداشت شده عاشورا به اعدام محکوم شد

سه شنبه، 26 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 17 August
بنابه گزارشات رسیده  زندانی سیاسی فرح (آلمیرا) واضحان از دستگیر شدگان روز عاشورا به حکم ضدبشری اعدام محکوم شد.
زندانی سیاسی فرح واضحان از دستگیر شدگان روز عاشورا محکوم به حکم ضدبشری اعدام ، 2سال زندان و جریمه نقدی شده است.خانواده واضحان و وکیل او نسبت به این احکام ضد بشری اعتراض نموده اند.
خانم واضحان اولین زن زندانی سیاسی دستگیر شدگان روز عاشورا است که به حکم ضد بشری اعدام محکوم می شود.
لازم به یادآوری است که زندانی سیاسی فرح (آلمیرا) واضحان پس از اعتراضات گسترده روز عاشورا با یورش مامورین وزارت اطلاعات به منزلشان همراه با دو فرزندش دستگیر و به سلولهای انفرادی منتقل شدند.خانم واضحان به یکی از زندانهای مخفی وزارت اطلاعات منتقل شد و بیش از یک ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت که در سناریوی اعترافات تلویزیونی وزارت اطلاعات شرکت کند.او سپس به سلولهای انفرادی بند 209 زندان اوین منتقل شد و توسط فردی با نام مستعار علوی سربازجوی وزارت اطلاعات مورد بازجویی و شکنجه های جسمی و روحی قرار داشت.بازجویان وزارت اطلاعات همچنین دو فرزند خانم واضحان را برای مدتی در سلولهای انفرادی بازداشت کردند و آنها را مورد بازجویی و تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار دادن تا علیه ماردشان اعتراف کنند.این درحالی بود که دختر خانم واضحان مبتلا به سرطان لنف بود و در شرایط سخت جسمی بسر می برد.
خانم واضحان در حال حاضر در بند زنان زندان اوین زندانی است و پس از گذشت بیش از 8 ماه از باداشتش محکوم به اعدام می شود. اتهاماتی که بازجویان وزارت اطلاعات علیه او بکار برده اند تهیه عکس و فیلم از اعتراضات مردم و داشتن ارتباط با سازمان مجاهدین خلق است.ثبت و انتشار سرکوبهای خونین مردم ایران در جریان اعتراضات گسترده توسط نیروهای سرکوبگر ولی فقیه به عنوان اتهام علیه دستگیر شدگان بکار برده می شود و تا به حال تعداد زیادی از آنها توسط صلواتی ، مقیسه ای و پیر عباسی و سایر قاضیهای ولی فقیه در دادگاه انقلاب به احکام سنگینی محکوم شده اند.
دائی خانم واضحان از اعدام شدگان دهۀ 60 می باشد و همچنین تعدادی از خانواده آنها و از جمله خواهر او در جریان دستگیریها و سرکوب خونین دهۀ 60 دستگیر و مورد شکنجه های وحشیانه جسمی و روحی قرار گرفته بود.




تائید حکم‌ اعدام هشت نفر در کرمان

سه شنبه، 26 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 17 August

خبرگزاری حکومتی مهر: رئیس دادگاه انقلاب کرمان از تائید حکم اعدام هشت زندانی در کرمان خبر داد.



۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

اعدام ناگهانی بیش از هفتاد نفر در مشهد

شنبه، 23 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Saturday 14 August

شنیده ها حاکی است، طی چند روز گذشته بیش از هفتاد نفر از زندانیان زندان مشهد به صورت ناگهانی اعدام شده اند.
 مشهد، بعضی از این افراد که گویا در رابطه با مواد مخدر دستگیر شده بودند، حکمهای قضایی خود را پیش تر از این دریافت کرده بودند که بر طبق آنها مجازات اعدام شامل حال آنها نمی شده است و حتی به پرداخت جریمه های نقدی نیز کفایت شده است. اما به صورت ناگهانی دستور قضایی مبنی بر اعدام این افراد صادر گردیده است.
هنوز دلیل صدور این از سوی مرجع قضایی مشخص نیست. اما گمانه زنی ها حاکی از آن است نهادهای اطلاعات و امنیتی صورت گرفته است. بنا بر اطلاعات خبرنگار ندای سبزآزادی، پیش از نیز در پرونده ای مشابه در همین شهر، در اوایل روی کار آمدن دولت نهم هنگامی که رابطۀ یکی از مامورین رده بالای انتظامی-امنیتی با گروههای مواد مخدر روشن می شود، ناگهان بیش از شصت نفر از افراد مربوط به آن پرونده (که اغلب از اهالی تربت جام و تایباد بوده اند) اعدام می شوند که در بین آنها چند نفر از بستگان مامورین نیروی انتظامی نیز وجود داشته اند.
گفتنی است طبق اطلاعات بدست آمده، در بین افراد اعدام شدۀ اخیر، نام افراد زیر هجده سال نیز مشاهده شده است.

۱۳۸۹ مرداد ۱۶, شنبه

پنج تن دیگر امروز در اهواز اعدام شدند

شنبه، 16 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Saturday 07 August

 پنج تن دیگر امروز در زندان کاروم اهواز حلق آویز شدند.
دادگستري رژیم در استان خوزستان، اعدام شدگان را «م.م » ، «م.ج» ، «ي.س» ،‌ «س. الف» و «ع.ر» معرفی کرده  است.



۱۳۸۹ مرداد ۱۲, سه‌شنبه

سه نفر دیگر امروز در خوزستان اعدام شدند

سه شنبه، 12 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 03 August

 سه شهروند صبحگاه شنبه نهم مرداد ماه، در خوزستان توسط مقامات قضایی به دار آویخته شدند.
 دو تن از این افراد که دارای پرونده ای مشترک بودند در شهرستان "دزفول" و یک تن از ایشان در شهرستان "بهبهان" اعدام شدند.
دادگستری استان خوزستان اعلام کرده حکم دو اعدامی دزفول که در محل زندان دزفول به اجرا در آمده است از سوی دادگاه انقلاب دزفول صادر و پس از تاييد از سوي دادستاني کشور، به اجرا در درآمده است.
هم چنین شهروندی که در بهبهان اعدام شده نیز از سوي دادگاه انقلاب ماهشهر مستقر در بهبهان به اعدام محکوم شد و حکم صادره درخصوص وي از سوي ديوان عالي کشور نیز تاييد شده است.
شایان ذکر است که احکام این سه تن توسط مرجع مستقلی تایید نشده است.

۱۳۸۹ مرداد ۱۱, دوشنبه

شرح شکنجه‌های وحشیانه علیه فعال اجتماعی مریوان

دوشنبه، 11 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 02 August

احمد باب، فعال اجتماعی اهل مریوان، مدت ۱۹۵ روز را در زندان بسر برده و تحت شدیدترین شکنجه‌های بدنی و روحی قرار گرفته است. وی را تهدید به تجاوز می‌کردند و توجیه‌شان این بود که تجاوز به کافران از نظر آن‌ها حلال است. دستانش را بوسیله دستبند به تخت می بستند و با خواندن قرآن شروع به زدن شلاق بر کف پایش می‌کردند. بازجو سیگار روشن را بر روی آرنج وی خاموش کرده و به او می‌گوید که این هم یادگاری من است برای تو...
کمیته گزارشگران حقوق بشر: احمد باب، فعال اجتماعی اهل مریوان تحت شدیدترین شکنجه‌های بدنی و روحی قرار گرفته است. وی در غروب ۵ مهر ماه ۱۳۸۸ با ورود ماموران وزارت اطلاعات به منزلش و شکستن درب، بدون نشان دادن هیچ مدرکی بازداشت شده و با چشم‌بند از منزل به سلول انفرادی اداره اطلاعات مریوان منتقل می‌شود. در همان شب اول وی را به اتاق بازجویی منتقل کرده و در حالی که از همان لحظه بازداشت به وی چشم بند زده بودند بدون تفهیم اتهام مورد بازجویی و شکنجه قرار می‌گیرد.
در اولین ساعات بازداشت، وی باید اعتراف می کرد که با گروه های ضد انقلاب در ارتباط بوده و اقدام به بر هم زدن نظم عمومی از طریق جمع کردن مردم بر علیه جمهوری اسلامی می‌کرده است. از آنجایی که وی یک فعال اجتماعی و مدنی بوده، هیچ کدام از این اتهامات را قبول نکرده و تن به اعترافات دروغین نمی‌دهد و پس از آن مورد شدیدترین شکنجه‌های جسمی و روحی قرار می‌گیرد.
در شرایطی که دست‌هایش با دستبند و چشم‌هایش با چشم بند بسته بوده توسط سه نفر با مشت و لگد و فانوسقه (کمربند پهن نظامی) مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌گیرد. پس از آن دست‌هایش را باز کرده، دو نفر آنها را نگه داشته و یک نفر نیز دهانش را باز کرده، به وسیله یک انبردست اقدام به کشیدن سه دندان جلویی فک پایین وی می‌کند.
این عمل به این صورت بود که ابتدا دندان را با انبر دست شل می‌کردند و سپس توسط همان انبردست آن را می‌کشیدند و این عمل را تا بی‌هوشی وی ادامه می‌دادند. دنده‌های شکسته شده، دندانهای کشیده شده، لباس‌های خونی، ناتوانی در صحبت کردن، لثه‌های به شدت ورم کرده، جمجمه ورم کرده به واسطه کوبیدن باتوم به آن و چشم کبود شده حاصل اولین شب بازداشت احمد باب است.
باتوم، چوب، فانوسقه، انبردست و الفاظ رکیک و توهین آمیز نیز ابزار شکنجه وی بود. معمولا از غروب آفتاب تا سپیده صبح وی را مورد بازجویی همراه با شکنجه قرار می‌دادند تا تن به اعترافات دروغین دهد.این در شرایطی است که تا ۳۳ روز هیچ‌گونه رسیدگی پزشکی به وی نمی‌شود.
وی را مجبور به انجام دادن «بشین پاشو» تا شماره‌ی هزار می‌کردند و وقتی که این کار را تا مرحله صد انجام میداد، به دلیل این‌که یک شماره اشتباه کرده است مجددا باید از اول این کار را انجام می‌داد. آنقدر با فانوسقه وی را می‌زدند که قادر نبود بر روی پا بایستد.
ساعت‌های طولانی وی را مجبور می‌کردند، سرپا بایستد که این شرایط می‌توانست تا ۱۰ ساعت هم طول بکشد. بوسیله یک کلت وی را تهدید به مرگ می‌کردند، و از وی می‌خواستند که خودش انتخاب کند در ابتدا کدام انگشتش را با شلیک کلت قطع کنند.
او را سرپا نگه می‌داشتند و انبردست را از جلوی پیشانی به سمت انگشتان پایش رها می‌کردند، و با هر ضربه، خون از انگشتانش جاری می‌شد. در زیر شکنجه‌ها به وی اصرار می‌کردند که باید اعتراف کند برای آمریکا جاسوسی می‌کرده است.
وی را تهدید به تجاوز می‌کردند و توجیه‌شان این بود که تجاوز به کافران از نظر آن‌ها حلال است. وی را مجبور می‌کردند که بر روی یک چراغ گازی روشن بنشیند، که وی در برابر این خواسته مقاومت کرده و هیچوقت بر روی این چراغ نمی‌نشست، سپس برای این تمرد ایشان را مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌دادند.
احمد باب ۳۳ روز از دوران زندان خود را در سلول انفرادی مریوان به سر برد، و تحت شدید ترین شکنجه‌ها قرار گرفت. شرایط نگه‌داری وی در زندان انفرادی مریوان به گونه‌ای بود که در سلولی که به اندازه یک پتوی سربازی بود نگه‌داری می‌شد، و فقط روزی سه بار می‌توانست از توالت استفاده کند، که فقط در همان توالت به آب خوردن دسترسی داشت.
بازجویی‌های وی معمولا از ظهر یا عصر شروع شده و تا صبح روز بعد طول می‌کشید، که در طول این ساعت‌های طولانی هیچ‌گونه دسترسی به غذا نداشته است. احمد باب در طول ۳۳ روز مدت زندان خود به هیچ ماده‌ی شوینده‌ای دست‌رسی نداشته و از حمام نیز محروم بود. وی گاهی اوقات از شدت ضعف مجبور بوده است به صورت چهار دست و پا خود را به توالت برساند. در طول مدت ۳۳ روز در زندان اطلاعات مریوان تنها یک هفته بازجویی نشده و در تمام بازجویی‌ها تحت شکنجه قرار می‌گرفت.
به دلیل انتقال به زندان اطلاعات سنندج بعد از ۳۳ روز به وی اجازه می‌دهند که به حمام برود اما به دلیل ناتوانی جسمی، تنها می‌تواند سرش را به کمک یک سرباز بشوید.
پس از انتقال به زندان سنندج به دلیل اینکه تمام پوستش قارچ زده، لثه‌هایش عفونت کرده و دچار خونریزی داخلی شده بود به مدت ۱۴ روز در قرنطینه نگه‌داری شده و تحت درمان قرار می‌گیرد و پس از ۱۴ روز به سلول انفرادی زندان اطلاعات سنندج منتقل شده و مجددا تحت بازجویی و شکنجه قرار می‌گیرد.
همچنین وی را به علت سرپیچی از اعتراف تلویزیونی تحت شکنجه قرار می‌دادند. او را روی تخت خوابانده و دستانش رابه وسیله دستبند به تخت بسته و انگشت‌های بزرگ پا را به هم و ساق پا را به تخت می‌بستند، و با خواندن قرآن شروع به زدن شلاق بر کف پایش می‌کردند.
وی بارها در زیر ضربه‌های شلاق بی‌هوش شده و مجددا با ریختن آب بر روی صورتش به هوش آمده و مجددا ضربه‌های شلاق بر روی وی ادامه می‌یافته است. وی بارها بر اثر شدت ضربه‌ها کنترل ادرارش را از دست می‌داد، بارها استفراغ می‌کرد و پتوی کثیف شده‌ای را که بر روی تخت انداخته بودند باید به سلول برده و آن را می‌شست. به گفته بازجویان در مجموع ۳۲۰ ضربه شلاق به وی زده شد.
صداهایی توسط یک هدفون به وی منتقل می‌کردند که وی را شدیدا عصبی و خسته می‌کرده و تا سه روز در گوشش باقی می‌ماند. بعد از چهار ماه و ۲۰ روز به وی اعلام می‌کنند که وصیت‌نامه‌اش را بنویسد، زیرا که قرار است اعدام شود.
در غروب آن روز وی را به اتاقی می‌برند که به گفته بازجویان مخصوص اعدام است. او را مجبور می‌کنند که بر روی صندلی چرخ داری که در زیر طناب‌ دار بود بایستد و طناب دار را بر روی گردنش بیاندازد، سپس به او دستبند زده و پاهایش را نیز پابند می‌زنند. در آن حالت از وی بازجویی کرده و می‌خواهند که تن به اعتراف بدهد.
پس از یک ساعت وی را از چوبه دار پایین می‌آورند، این در شرایطی است که تمام بدنش خیس شده و به گفته‌ی خودش قادر به ایستادن نبود، و مانند یک انسان بی‌جان بر روی زمین می‌افتد.
در یکی از بازجویی‌ها، بازجو سیگار روشن را بر روی آرنج وی خاموش کرده و به او می‌گوید که این هم یادگاری من است برای تو.
بازجویان وزارت اطلاعات زبان وی را با یک انبردست گرفته و دور اتاق می‌چرخاندند تا حدی که به مدت ۴ روز قادر به صحبت کردن نبود.او را مجبور می‌کردند که چهار دست و پا دور اتاق بازجویی حرکت کند و صدای حیوانات را در بیاورد، و وقتی از انجام این کار امتناع میکرد وی را شدیدا مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند. کف هر دو پایش را با مته سوراخ کردند که هنوز آثارش باقی مانده است. آویزان کردن از پا نیز یکی دیگر از موارد شکنجه بود که بر روی ایشان انجام می‌شد.
احمد باب در طول مدت پنج ماهه بازداشت در انفرادی تنها یک بار توانست با خانواده خود به صورت تلفنی صحبت کند، که به وی اعلام می‌کنند از خانواده‌اش بخواهد برای ملاقات به زندان بیایند. این در شرایطی است که پس از حضور خانواده هیچ ملاقاتی انجام نمی‌شود و همسر وی که باردار هم بود به مدت پنج ساعت مورد بازجویی قرار می‌گیرد. وی پس از مدت ۱۵۵ روز به زندان عمومی مریوان منتقل شده، و در طول این مدت، هیچ‌گونه دسترسی به وکیل نداشت.
احمد باب در طول دوران زندان تحت شدیدترین و غیرانسانی ترین رفتارها قرار می‌گیرد، که عواقب آن میتواند سال‌ها بر روی وی باقی بماند. دندان‌های کشیده شده، سر دردهای شدید، آثار ضرب و شتم و شلاق و همچنین آثار سوراخ کردن کف پاهایش بوسیله مته برخی از عواقب شکنجه بر وی است که هنوز قابل مشاهده است.
وی هم اکنون در اثر شکنجه و ضربه‌های شلاق نمی‌تواند به آسانی راه برود و عصب‌های کف پایش به شدت آسیب دیده است.
احمد باب پس از تحمل ۱۶۵ روز بازداشت همراه با شکنجه، با قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون ریالی از زندان آزاد می‌شود، و هم اکنون پرونده وی در شعبه اول دادگاه انقلاب مریوان به ریاست قاضی لطفی مفتوح است. تا کنون یک جلسه از دادگاه وی با حضور وکیلش آقای خلیل بهرامیان برگذار شده و جلسه بعدی دادگاه قرار است در تاریخ سی‌ام مرداد ماه برگزار شود.
به گفته احمد باب اتهاماتی که در پرونده وی مطرح شده، عضویت در گروهک‌های ضد انقلاب و جاسوسی برای آمریکا است. احمد باب پیش از این در سال ۸۲، ۸۴ و ۸۶ مجموعا ۶۱ روز را در سلول‌های انفرادی زندان اطلاعات مریوان و سنندج بازداشت بوده است.


صدور حکم اعدام برای 9 نفر در کرمان

دوشنبه، 11 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Monday 02 August

 رئیس دادگاه انقلاب اسلامی کرمان از صدور حکم اعدام برای 9 نفر در کرمان خبر داد.
 رئیس دادگاه انقلاب اسلامی کرمان افزود: در رابطه با همین اجرام نیز دو تن نیز به حبس ابد محکوم شده است.









۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

انتقال یک زندانی به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام

یکشنبه، 10 مرداد ماه 1389 برابر با 2010 Sunday 01 August

بنابه گزارشات رسیده به یکی از زندانیان جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی زندان گوهردشت کرج منتقل شد.
روز یکشنبه 10 مرداد ماه زندانی رضا مهاجر 45 ساله از حسینیه سالن 18 بند 6 زندان گوهردشت کرج جهت اجرای حکم اعدام به سلولهای انفرادی این زندان منتقل شد.
او تا به حال سه بار است که برای اجرای حکم اعدام به پای چوبه دار برده شد ولی در آخرین لحظات از اعدام وی صرف نظر شد.زندانی رضا مهاجر 11 سال است که در زندان و در انتظار مرگ بسر می برد.
اعدام ها لاینقظع در زندانهای مختلف این رژیم ادامه دارد. هدف از این اعدام ها ایجاد جو رعب و وحشت در جامعه است تا مردم را از احقاق حقوق خود باز دارد.
سیاستهای ضد بشری مانند اعدام زندانیان سیاسی،اعدام های گروهی و اعدام کودکان،سنگسار و سرکوب مردم توسط ولی فقیه علی خامنه ای گرفته می شود و به رئیس قوه قضائیه صادق لاریجانی که منصوب وی است تحت عنواین مختلفی مانند محارب و غیره به اجرا گذاشته می شود.