۱۳۸۹ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

جمهوری اسلامی رکورد اجرای احکام اعدام را در سراسر جهان شکست

سه شنبه، 10 فروردین ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 30 March

سازمان عفو بينالملل در گزارش سالانه خود اعلام كرد که رژيم تهران پس از نمايش انتخابات رياست جمهورى ماه ژوئن گذشته ظرف 8 هفته دستکم 112 نفر را اعدام كرده است. در بخشی از گزارش سالانه عفو بينالملل آمده است، در سال گذشته (میلادی) مجازات اعدام به ‌طور گستردهاى براى دادن پيام سياسى، ساكت كردن مخالفين و يا ترويج برنامه سياسى در ايران مورد استفاده قرار گرفته است.طبق گزارش سالانه عفو بينالملل تعداد اعدامهاى اعلام شده در سال 2009 در ايران حداقل 388 نفر بوده است. در اين گزارش هم ‌چنين به اعدام نوجوانان اشاره شده است.

هرروز دست‌کم یک اعدام در ایران

گزارش رادیو آلمان: بر پایه گزارش سازمان عفو بین‌الملل، در سال گذشته میلادی، ۳۸۸ نفر در ایران اعدام شدند. به این ترتیب، هر روز به‌طور متوسط بیش از یک نفر به دار آویخته شد و جمهوری اسلامی رکورد اجرای احکام اعدام را در سراسر جهان شکست. این گزارش نشان می‌دهد که صرفنظر از چین، بیش از ۵۴ درصد از احکام اعدام جهان در جمهوری اسلامی اجرا شده است.
گزارش صدای آمریکا: سازمان عفو بين الملل که سازمانی مدافع حقوق انسانی است گزارشِ مربوط به اعدام ها و مجازات های صادر شدۀ مرگ را در سال ۲۰۰۹ در جهان، منتشر ساخته است.
در گزارش عفو بين الملل آمده است ايران با اعدامِ دستِ کم ۳۸۸ نفر در سال ۲۰۰۹ بعد از چين در بالاترين مرتبه قرار گرفته است. جمهوری اسلامی ايران معمولاً آمار دقيقی از اعدام شدگانِ کشور را اعلام نمی کند.
عفو بين الملل همچنين اعلام کرده است که ۱۱۲ نفر از کسانی که سال گذشته در ايران اعدام شدند تنها در فاصلۀ چند هفته پس از انتخابات ۲۲ خرداد ماه تا برگزاری مراسم تحليف دومين دورۀ رياست جمهوری محمود احمدی نژاد، اعدام شده اند.
بنابر گزارش سازمان عفو بين الملل در سال ۲۰۰۹ جمهوری اسلامی به اعدام نوجوانان زير هجده سال ادامه داده است. اعدام جوانان زير ۱۸ سال خلافِ موازين بين المللی ست.

۱۳۸۹ فروردین ۹, دوشنبه

حکم اعدام برای یک معلم مدارس پاکدشت

دوشنبه، 9 فروردین ماه 1389 برابر با 2010 Monday 29 March

 دادگاه انقلاب در حکمی عبدالرضا قنبری، معلم دبیرستان یکی از مدارس پاکدشت را به اعدام محکوم کرد.
قاضی صلواتی، قنبری را تحت عنوان محاربه از طریق ارتباط با گروه های معاند که از مصادیق این موضوع داشتن ایمیل های مشکوک و ارتباط با یکی از رسانه های تلویزیونی خارج از کشور،به اعدام محکوم کرد.براساس این گزارش،این معلم که بیش از 14 سال در مدارس و دانشگاه سابقه تحصیل دارد،روز 24 دی سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
شایان ذکر است،در چند ماه گذشته شعبه 15 دادگاه انقلاب توسط قاضی صلواتی چندین نفر را به اعدام محکوم کرده که دو حکم به اجرا درآمده است.

۱۳۸۹ فروردین ۶, جمعه

صدور حکم اعدام برای یک نظامی در تهران

پنجشنبه، 5 فروردین ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 25 March

 دادسرای نظامی استان تهران، یک نظامی به نام علی محمدی مقدم را به اعدام محکوم کرد.جلسه رسیدگی به پرونده علی محمدی مقدم،یکی از نظامیان به جرم اقدام علیه امنیت ملی تشکیل شد.در این جلسه دادسرای نظامی استان تهران، نامبرده را در مورد اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق جاسوسی مجرم شناخت و محمدی مقدم را به اعدام محکوم کرد.


۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبه

نقش پسر جنتى در پولشويی اموال پاسداران و انتقال آن به سوئيس

پنجشنبه، 5 فروردین ماه 1389 برابر با 2010 Thursday 25 March

به گزارش شبکه خبری العربیه، على جنتى پسر آخوند احمد جنتی که سفیر جمهوری اسلامی در کویت است، بخشی از اموال سپاه پاسداران را که از راه قاچاق مواد مخدر بدست میاید، پولشويى كرده و آن را به يک بانک سوئيسى منتقل می کند.
كشف يک شبكه پولشويى وابسته به سپاه ترور و قاچاق پاسداران در كشورهاى عربى خلیج فارس باعث یک رسوايى بزرگ براى جمهوری اسلامی در این کشورها شده است.شبکه تلويزيونی العربيه که به جزئیات بیشتری در این زمینه دست پیدا کرده در گزارشی گفت، غير منتظره نيست كه در بحرين و كويت پرده از يک پروژه بزرگ و گسترده برداشته شود كه سپاه پاسداران رژيم تهران براى پولشويى در منطقه خليج فارس انجام مى دهد. همچنين غيرمنتظره نيست كه صحبت از دست داشتن شخصيتهاى عربى و شايد خارجى داراى نفوذ در اين پروژه خطرناک به ميان آيد. سپاه پاسداران كه از پایان جنگ ايران و عراق به يک نيروى اقتصادى غول پيكر در داخل ايران تبديل شده است، اغلب پهنه هاى اقتصادى كشور را تحت كنترل دارد. برخی از سران حکومت از جمله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، دخالت سپاه پاسداران در سياست را توجيه مى كنند و پسرش على جنتى، سفیر رژیم تهران در کویت اموال سپاه پاسداران را پولشويى كرده و آن را به يک بانک سوئيسى منتقل می کند. در رابطه با وزير بحرينى منصور بن رجب نیز منابع مطلع گفتند كه این مقام بحرینی هم در پولشويی اموال غيرقانونى بدست آمده از فروش مواد مخدر توسط سپاه پاسداران دست داشته است. بازجويى از اين وزير بحرينى ادامه دارد.

۱۳۸۹ فروردین ۳, سه‌شنبه

گزارش تکان دهنده از نقض حقوق بشر در کردستان

سه شنبه، 3 فروردین ماه 1389 برابر با 2010 Tuesday 23 March

کردستان و کرد نیوز: نقض حقوق بشر در کردستان طی مدت سه ماهه آخر سال ۱۳۸۸، بیش از پیش ادامه داشته و احضار، دستگیری، ادامه بازداشت محبوسین، صدور احکام ناعادلانۀ قضائی، اعدام زندانیان سیاسی، مرگ مشکوک زندانیان سیاسی و موارد دیگری از نقض سیستماتیک، گسترده و مستمرِ حقوق بشر، کماکان دست به گریبان آن منطقه است.در زمستان سال گذشته حداقل ۲۵ نفر از مردم کردستان در ادامه نقض حقوق بشر از سوی حکومت جان باختند که از این میان ۲۱ مورد به مرزنشینان و کاسبکاران مناطق مرزی تعلق دارد. این گزارش همچنین خاطرنشان می سازد اجرای حکم اعدام فصیح یاسمنی زندانی سیاسی کرد در ۱۶ دیماه که حکم وی در دادگاهی چند دقیقه ای و غیر حقوقی صادر شده بود، موردی دیگر از آمار قربانیان جانباخته در روند تداوم نقض آشکار حقوق بشر در کردستان است. سه مورد دیگر از رقم ۲۵ جانباختۀ کردستان نیز به مرگ مشکوک زندانیان کرد در زندانها باز می گردد.بر همین اساس طی زمستان ۱۳۸۸ حدود ۱۱۰ تن از دانشجویان کرد در دانشگاهها به حراست و کمیته های انضباطی دانشگاهها احضارو ۲۲ تن از آنان با مجازات محرومیت از تحصیل به مدت چند ترم وبعضا با مجازات اخراج از دانشگاه مواجه شده اند. در همین راستا ۲۷ تن از فعالین دانشجویی کرد به اتهامات سیاسی و امنیتی بازداشت و روانه زندان شده اند.در ادامه این گزارش به بازداشت و صدور حکم برای ۱۴۳ مورد دیگر نیز اشاره شده که شامل ارجاع ۲۹ پرونده قضایی به دادگاه و صدور حکمهای ۶ سال تا ۲۲ ماه حبس است.لازم به ذکر است ۱۷ زندانی سیاسی کرد، کماکان منتظر اجرای حکم اعدام خود هستند.

۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

تظاهرات عاشورا؛ صدور حکم اعدام برای یک معلم

چهارشنبه، 26 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Wednesday 17 March
عبدالرضا قنبری که در یکی از دادگاه های بعد از روز عاشورا به خاطر شرکت در تجمعات روز عاشورا به محاربه متهم شده بود ، با حکم قاضی صلواتی به اعدام محکوم شده است. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران اطلاع حاصل کرده که قنبری از حق دادرسی عادلانه محروم بوده و امکان انتخاب و گفتگو با وکیل و تنظیم لایحه دفاعیه را نداشته است.
عبدالرضا قنبری ۴۲ سال دارد و ساکن محله فقیر نشین قیام دشت ورامین میباشد. عبدالرضا قنبری معلم است و گفته می شود که تنها جرم او شرکت در اعتراضات مردمی روز عاشورا و شعار دادن علیه آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی است. وی پس از بازداشت در روز عاشورا در بند امنیتی « ۲-الف » وابسته به اطلاعات سپاه منتقل و نگهداری شده است. در تاریخ ۱۰ بهمن و بدون اطلاع خانواده و بدون اینکه امکان انتخاب وکیل داشته باشد و حتی در شرایطی که هیچگونه ملاقاتی با خانواده و وکیل تعیینی اش داشته باشد ، در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی حاضر و به شرکت در راهپیمایی روز عاشورا و برخی دیگر موضوعات اعتراف کرد. یکی از افرادی که از نزدیک پرونده وی را دنبال می کنند به کمپین گفت که این اعترافات تحت فشار وشکنجه از وی گرفته شده است. او تا کنون از وکیل محروم بوده و به تازگی به بندعمومی زندان انتقال پیدا کرده است.
پرونده قنبری هم اکنون مانند دیگر متهمانی که دادستان تهران به آن اشاره کرده در مرحله تجدید نظر است و بی اطلاعی خانواده از جزییات پرونده و فقدان امکان انتخاب وکیل تعیینی و به علاوه تصمیم دادگاه بر اعلام نکردن اسامی افراد محکوم شده به اعدام نگرانی جدی را در خصوص اجرای حکم وی و دیگر افراد دستگیر شده درجریان تجمعات پس از انتخابات افزایش داده است.

۱۳۸۸ اسفند ۲۵, سه‌شنبه

آیت ‌الله دستغیب: محارب کسى است که آزادى مردم را سلب کند

سه شنبه، 25 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Tuesday 16 March

آیت الله دستغیب در پاسخ به سوالی در باره حکم محاربه جوانان معترض گفته است، کسی که در مقام دفاع از خودش برآید و از خود دفاع کند، این را نباید جز محارب محسوب کرد. عضو مجلس خبرگان رهبری گفته است، کسانى که در مقام دفاع از خود بر مى‌آیند، شامل حکم محاربه نیستند و محارب به کسى مى ‌گویند که روبروى مردم مى‌ ایستند و آزادى آنها را سلب مى‌کنند. آیت الله دستغیب گفت، مردم حق دارند به طور مسالمت‌آمیز راهپیمایی و اعتراض نمایند و هیچ کس حقّ منع مردم از این حقّ قانونی‌شان را ندارد. چنانچه افرادی به صورت غیر قانونی به این گونه تجمّعات حمله کنند و شرکت کنندگان را مورد ضرب و شتم قرار دهند و یا برای مردم ایجاد رعب و وحشت نمایند، مصداق محارب می‌باشند و مردم می‌توانند برای حفظ جان، از خود دفاع نمایند.

۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

احکام اعدام برای بازداشت شدگان در آستانه چهارشنبه سوری

دوشنبه، 24 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Monday 15 March

رژیم درمانده و رو به سقوط جمهوری اسلامی با هدف ایجاد رعب و وحشت هر چه بیشتر در بین مردم در آستانه چهارشنبه سوری اعلام کرد که شش تن از بازداشت شدگان روز عاشورا را به اعدام محکوم کرده است. به گزارش خبرگزاری سپاه پاسدارن (فارس) دادستان جنایتکار رژیم در تهران گفته: هم‌اكنون احكام اين شش نفر در دادگاه تجديد نظر است و طبيعتا بعد از قطعيت درباره آنها تصميم‌گيري مي‌شود.صدور احکام اعدام برای تعدادی از بازداشت شدگان در آستانه قیام چهارشنبه سوری صرفا برای ایجاد فضای امنیتی و رعب و وحشت در جامعه است و بیش از هر چیزی، وحشت رژیم حاکم از جنبش دلیرانه و پرتوان مردم ایران را به نمایش می گذارد.

۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

مادر مصطفي كريم بيگي، يكي از كشته گان عاشورا


پسرم گفت براي من التماس نكن
 با گذشت بيش از دوماه از وقايع روز عاشورا، هنوز اسامي بسياري از كشته شدگان وقايع اين روز اعلام نشده و خانواده هاي آنان تحت فشارند تا در مورد نحوه كشته شدن فرزندانشان سخني نگويند؛ اما شهناز اكملي، مادرمصطفي كريم بيگي همچنان خواهان معرفي و محاكمه آمران و قاتلان فرزندش و ديگر كشته شدگان است. مصطفي كريم بيگي، جوان 26 ساله اي بود كه در روز عاشورا به شهادت رسيد؛ او را در حاليكه گلوله اي به پيشاني اش اصابت كرده بود، از بالاي پل كالج به پايين پرت كردند.
مصاحبه "روز" با مادر مصطفي كريم بيگي راكه بعد از 14 روز بي خبري، پيكر فرزندش را تحويل گرفت و تحت فشار مقامات امنيتي در سكوت و تدابير امنيتي شديد او را به خاك سپرد، در ذيل بخوانيد.

خانم اكملي شما چگونه از شهادت فرزندتان خبردار شديد؟
من 14 روز از پسرم بي خبر بودم؛ خانواده هر روز دم در زندان اوين دنبال بچه ام بودند اماهيچ كسي هيچ خبري نميداد. رفتيم شكايت كرديم اما ماموران امنيتي خيلي برخورد بد و زننده اي كردند و به من گفتند: "برو بچه ات را از توي جوب پيدا كن و دربياور" و بعد هم گفتند :"حتما بچه ات كراك كشيده افتاده يه گوشه" و... گفتم بچه من اصلا اهل سيگار هم نبود و براي اعتراض به كشتن جوانان مردم رفته بود.آگاهي تهران هم كه رفتيم عكس مصطفي را ديدم اما به من گفتند اشتباه ميكني اين پسر تو نيست و قبلا كس ديگري او را شناسايي كرده است. باورم هم نمي شد. بعد گفتند برو به پزشكي قانوني كهريزك سر بزن. من رفتم و پيكر پسرم را شناسايي كردم. هنوز شال گردن دور گردنش بود. دنيا روي سرم خراب شد و ديگر چيزي نفهميدم. اصلا نفهميدم چگونه مرا از كهريزك بيرون آوردند.

گفتيد فرزندتان براي شركت در اعتراضات رفته بود؛ در اين مراسم ها معمولا شركت ميكرد؟
بله از 18 تير ده سال پيش هميشه در اعتراضات شركت ميكرد؛ بعد از انتخابات هم در تمام اعتراضات حضور داشت. مي گفت راي مان را پس خواهيم گرفت و اجازه نخواهيم داد خون جوانان مردم پايمال شود. هميشه مي گفت معلوم نيست چقدر بايد خون ريخته بشود تا بچه هاي ما در آينده بتوانند در آزادي زندگي كنند. مدام به من مي گفت كه اگر او را بازداشت كردند جلوي زندان اوين نروم. حتي مي گفت: "گريه و زاري تو پيش ماموران به خاطر من بدترين شكنجه براي من است. حتي اگر مرا كشتند هم نيا و التماس نكن، زاري نكن، سرت را بالا بگير و نگذار به خاطر گريه ها و التماس هاي تو من شكنجه شوم چون اين بدترين شكنجه است براي من و..." باور كنيد من هم در 14 روز حتي يكبار هم جلوي اوين نرفتم هميشه پدرش مي رفت و با اينكه قلبم پر مي كشيد اما نرفتم.

شما ميدانستيد كه مصطفي در اعتراضات روز عاشورا شركت كرده و در طي 14 روز بي خبري از مصطفي احتمال بازداشت او را ميداديد؟
بله من ميدانستم كه به مردم مي پيوندد و ميرود.

برخي خبرها از ايجاد مزاحمت تلفني براي شما با موبايل پسرتان حكايت دارد. آيا اين مساله صحت دارد؟ در آن 14 روز با شما تماسي گرفته شد؟
بله هر شب بين ساعت دو و نيم تا سه نيمه شب تلفن زنگ ميخورد و سكوت بود و گاهي صداي نفس نفس زدن كسي مي آمد. من و همسرم خيال ميكرديم پسرم تماس گرفته و اجازه صحبت به او نمي دهند. از خوشحالي گريه ميكرديم كه او زنده است.

اين تلفن ها تا چه زماني ادامه داشت؟
تا روزي كه ما پيكر پسرم را شناسايي كرديم و بعد از آن قطع شد.

شما كي مصطفي را تحويل گرفتيد و پيكر پسرتان چه وضعيتي داشت؟
مصطفي 8 دي ماه شهيد شد و 21 دي ماه ما او را شناسايي كرديم و 23 دي هم شبانه او را به خاك سپرديم. يك سوراخ در سمت چپ پيشاني پسرم بود و او را كالبد شكافي كرده بودند و از گردن تا زير ناف او را دوخته بودند. قلب و كليه و بقيه اعضاي بدن را برداشته بودند اما ما از اين بابت گله اي نداشتيم چون پسرم به همراه دخترم و من هميشه مي گفتيم كه بعد از مرگ اگر دچار ضربه مغزي شديم اعضاي بدن ما را بايد به كساني كه نياز دارند ببخشند.

گويا شروطي نيز براي تحويل پيكر فرزندتان براي شما گذاشته بودند. ممكن است توضيح دهيد و بگوييد كه در گواهي دفن كه صادر شد علت فوت ايشان را چه نوشته بودند؟
پزشكي قانوني به ما گفت كه روز عاشورا كشته شده اما سه گواهي دفن صادر كردند كه در يكي نوشته بود به علت برخورد جسم نوك تيز با سرش كشته شده؛ در گواهي دوم نوشته بودند از پل افتاده و در گواهي ديگر هم نوشته بودند تير به سرش خورده است. به شرطي پيكر مصطفي را به ما دادند كه قبول كنيم در اثر برخورد با شي نوك تيز كشته شده و ما نيز براي اينكه بتوانيم پيكر پسرمان را تحويل بگيريم قبول كرديم.

شما ساكن تهران هستيد؛ چرا مصطفي را در بهشت زهرا به خاك نسپرديد؟

خودمان نخواستيم در بهشت زهرا دفن كنيم چون به ما گفتند يك قبر دو طبقه مجاني ميدهيم اما فقط بايد پدر، مادر و خواهر مصطفي حضور داشته باشند و از طرفي به پدر مصطفي نيز گفتند اعلام كنيد مصطفي بسيجي بود و پدر مصطفي نيز گفت من ميخواهم بچه ام را كنار مادربزرگش دفن كنم. همين كه پدر مصطفي اين جمله را گفت يك ساعت طول نكشيد كه خود آقايان در امام زاده مهدي جعفر، در روستاي جوقين از توابع شهريار، قبر را نيز كندند و يك ماشين از اطلاعات اسكورت كرد و خودشان بدون اينكه به ما بگويند بچه ام را به بهشت زهرا بردند و شستند و بعد آوردند شهريار و دفن كرديم. تمام لحظات هم فيلمبرداري ميكردند. بچه من ساعت 8 شب دفن شد و من در حسرت وداع با او بودم و گفتم ميخواهم بغلش كنم؛ قبري كه كنده بودند كوچك بود و پيكر بچه ام به قبر نرفت و من توانستم بغلش كنم. اما يك نكته كه من واقعا ميخواهم از پزشكان بپرسيد و به من بگوييد اين است: وقتي فردي كه قران ميخواند رفت توي قبر و زير سر مصطفي را گرفت دستش پر از خون شد و گريه كنان بيرون آمد و رفت و فرد ديگري آوردند. چگونه ممكن است بچه من كه 6 دي شهيد شده به يكباره در 23 دي اين همه خون از زير سرش سرازير شود؟

آيا اجازه برگزاري مراسم ختم براي مصطفي دادند؟

براي مراسم ختم ما در مسجد محله مراسمي گرفتيم اما پر از مامور اطلاعاتي بود كه كسي اعتراضي نكند و حرفي نزند و صدايي از كسي درنيايد. چند روز بعد هم آمدند در خانه و گفتند پسرتان بسيجي بوده و ميخواهيم براي چهلمش پلاكارد با تاج گل بياوريم كه من گفتم بچه من بسيجي نبود و مراسم هم نمي گيرم براي همين براي چهلم ما مراسم نگرفتيم و رفتيم سر خاك پسرم.

خانم اكملي، فرزند شما دانشجو بود؟
نه دانشجو نبود. ديپلم داشت و به اتفاق يكي از دوستانش كه شريك او بود در كار نصب تلفن هاي سانترال شبكه بود. پروژه اي كار ميكردند؛ مثلا از آموزش و پرورش و شركت هاي مختلف پروژه مي گرفتند و كار ميكردند.

شما شكايت كرده و خواهان معرفي و مجازات قاتل پسرتان شده ايد درست است؟
بله شكايت ما در دادسراي جنايي مفتوح است. قاتل فرزند من هم شناسايي شده است و خود آقايان بهتر ميدانند كيست اما من نميخواهم كه او را بياورند و اعدام كنند من ميخواهم مسبب اين جريانات معرفي و مجازات شود. كسي كه دستور داده بچه هاي مردم را بكشند؛ او بايد معرفي شود وگرنه اينكه يكي را بياورند و بگويند اين تير زده كه مهم نيست. مهم كسي است كه دستور كشتن مردم را صادر كرده؛ او بايد مجازات شود. از طرفي من به دادگاه عدل الهي هم شكايت برده و از خدا خواسته ام كه مسبب اين جريانات را نابود كند. ما به دنياي بعد از مرگ اعتقاد داريم و ميدانيم بهشت و جهنمي هست. به خدا سپرده ام. مصطفاي من با آزادگي رفت و با مردانگي جانش را از دست داد. من سربلند هستم و با افتخار مي گويم كه بچه ام با سربلندي و براي آزادگي شهيد شد به خاطر مردمش و به خاطر وطنش. حتي دو روز قبل از چهلم هم به خواب خواهرش آمد و از او خواسته بود كه براي چهلم خيار و آب سيب خيرات كنيم ما هم هر كسي آمد گفتيم مصطفي پيغام داده خيار بخوريد، آب سيب بخوريد و....

۱۳۸۸ اسفند ۱۳, پنجشنبه

اجرای حکم قطع عضو در خوزستان

پنجشنبه، 13 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Thursday 04 March
 با اینکه قطع عضوی در بدن درطی سی سال گذشته از جمله مجازات هایی است که به ندرت در محاکم دادگستری به اجرا در می آید، به تازگی در اهواز چنین حکمی اجرا شده است. ، دادگستری خوزستان با اعلام خبر قطع عضو یک مجرم به سرقت تصریح کرد: حکم قطع عضو "شوقی – ز" پس از طی مراحل قانونی و شرعی در محل زندان "کارون" اهواز به اجرا درآمد. وی با توجه به مدرک های موجود ، محارب بود و حکم سنگین بر اساس مبارزه قاطع با مجرمان خطرناک اجرا شد.از سوی دیگر یکی از اشرار سوسنگرد در میدان "لاله" این شهرستان شلاق خورد. "مهدی - ح" ششم مرداد 87 با تیراندازی در خانه یکی از شهروندان به تیراندازی پرداخته بود. این فرد، پیش تر به جرم حمل سلاح گرم و تیراندازی زندانی شده بود.شایان ذکر است دادگاه، وی را به یک سال زندان در همدان ، 74 ضربه شلاق در میدان "لاله" سوسنگرد و پنج سال تبعید به یکی از شهرستان های دوردست ، محکوم کرد.

۱۳۸۸ اسفند ۱۱, سه‌شنبه

حکم اعدام برای یکی از دانشجویان دانشگاه دامغان

سه شنبه، 11 اسفند ماه 1388 برابر با 2010 Tuesday 02 March

 حکم اعدام یکی از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه دامغان تایید شد. روز گذشته دادستانی انقلاب طی اطلاعیه‌ای تأیید حکم اعدام این جوان ۲۰ ساله در دادگاه تجدید نظر را اعلام کرد
محمدامین ولیان، عضو فعال انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه دامغان و ستاد انتخاباتی دانشجویی میرحسین موسوی در این شهر بوده و تنها با اتهام در دست داشتن سنگ در روز عاشورا بازداشت شده است.
به گزارش ندای سبز آزادی در پرونده این دانشجوی ۲۰ ساله محکوم به اعدام به سخنان آیت‌الله مکارم شیرازی در خصوص محارب بودن حرمت‌شکنان روز عاشورا استناد شده است و این سخنان به عنوان یک فتوای شرعی تلقی گشته و بر اساس آن حکم اعدام صادر گشته است و در دادگاه تجدید نظر تایید شده و هر لحظه امکان اجرای آن وجود دارد.
محمدامین ولیان از روز بازداشتش تاکنون هیچ‌گونه ملاقاتی با خانواده و امکان انتخاب وکیل تعیینی و ملاقات با وی نداشته است و مستقیما از سلول انفرادی در بازداشتگاه‌های نامعلوم اطلاعات سپاه به دادگاه منتقل شده است.